سخنان اتودیان!

تراوشات ذهنی یک سیاست زده

سخنان اتودیان!

تراوشات ذهنی یک سیاست زده

سخنان اتودیان!

در این وبلاگ مطالب مختلف در زمینه های مذهبی، علمی، فرهنگی، طنز و ... در اختیار خوانندگان عزیز قرار خواهد گرفت

[لینک کردن برخی وبلاگ ها دلیل بر تایید تمام نظرات انها نیست]

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳۱ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

متن زیر، مطلبی است از جناب عدنان هاشم آل عصفور(با نام کاربری: Adnan Alasfoor)، تحلیل گر مسائل سیاسی و فرهنگی و تاریخی و کارشناس شبکه VOA) که در حساب فیسبوکشان فرستاده اند. در این مطلب، ایشان تحلیل جدیدی از قضیه ورود اسلام به ایران و حمله اعراب ارائه نموده اند که در نوع خودش بی نظیر و شایان توجه است:


"اطلاعاتی که تا کنون درباره تاریخ ساسانی و پهنه حکومتش می دهند دقیق نیست و همین اشتباه باعث شده تاریخ اسلام و ورود اسلام به ایران را هم با برداشتی اشتباه بخوانیم جا دارد متخصصان تاریخ ساسانی در ایران و غرب خصوصا استاد بی منازعه ان جناب تورج دریایی این نکته را لحاظ کرده و مورد بحث قرار دهند

میدانیم که ساسانیان پایتختشان در عراق بود و حکومت لخمیان در حیره امارتی ساسانی بود (والی ساسانیان بودند ) که از طرف ساسانیان بر عربهای شبه جزیره حکومت می کردند و حکومت انها تا شمال سوریه کشیده می شود و تنها در جنگ یوم حلیمه قنسرین و بیضا از کفشان رفت و بازار دومة الجندل بازار مشهور انان بود - حیره مرکز علمی ادبی و دینی بود بزرگترین شاعران عرب و طبیبان سریانی و قدیسان نصرانی بودند. در قصر خورنق مجلس و جشنی دوره ای به نام المؤتمر بر گذار می شد که مهرگانی ادبی و علمی بود. بیت قطرایه تابع کلیسای ریف اردشیر در قطر و مار یوحنا و یوحنای حیری و بسیاری از قدیسان مرکز شان دربار حیره بود و پاره ای از افراد خانواده مناذره مسیحی شدند با این همه در حیره سه دین زرتشتی و مسیحی و بت پرستی رواج داشت و امرای حیره خدایانشان با خدایان قریش یکی بود

سپاه حکام حیره شامل پنج کتیبه بود: الأشاهب(سن اینها مابین جوانی و پیری و مویشان خاکستری بود ) ودوسر(اینان پهلوانان کار آزموده عرب بودند ) والرهائن (گماردگان عرب )والوضائع(گماشتگان فارسی ) والصنائع(از خویشان و خواص مناذره بودند ).

از این پنج دو دسته ان فارسی بودند اشاهب کاردانانی فرستاده شده از طرف دربار ساسانی بودند و پاسداری ویژه دربار و اموزش و فرماندهی سپاه را در دست داشتند وضایع نیز هزار سپاهی گماشته فارسی بود که از طرف ساسانیان به خدمت دربار حیره می فرستادند و هرساله با گروهی دیگر و تازه نفس عوض می شدند رهائن نیز از قبیله های مختلف عرب به مدت یک سال خدمت می کردند صنایع نیز از خویشاوندان مناذره و در خدمت انها بودند از این پنج گروه سه گروه اشاهب و دواسر و صنایع همیشگی بودند که دو گروه اول حقوقشان از طرف دربار ساسانی پرداخته می شد

در اقلیم بحرین فارسیان و عربهایی بیشتر از قبیله عبد قیس و تمیم ساکن بودند و دین زرتشتی و نصرانی در ان رواج داشت بنی تمیم زرتشتی بودند ودین زرتشتی تا مکه رسوخ داشت عشیره بنی دارن فرع تمیم آنگونه که در کتابها امده از سپهبدان کسری بودند و منطقه اسبهبذ مرکز انها بود سپیدبخت مرزبان و منذر بن ساوی نیز در هجر احساء از عاملان کسری بودند ( اقلیم بحرین شامل احسا و قطیف و جزیره اوال (بحرین فعلی ) و قطر ودبی از جنوب بصره تا دبی تا پهنای ربع الخالی)

دین زرتشتی در عمان و یمن و بحرین و حجاز رواج داشت و در نجد وسط شبه جزیره نزدیک ترین قبیله به قریش قبیله بنی تمیم با فروع بسیارش از بنی حنظله و بنی یربوع و بنی مشاجع و بنی دارم همگی زرتشتی بودند و بسیاری از بزرگان و شاعران انها چون دختنوس بنت لقیط و عدس بن زید و زراره بن عدس و حاجب بن زراره و قیس بن عاصم المنقری که نه تنها سید بنی تمیم بلکه سید مضر و عدنان بودند از مشاهیر زرتشتی جزیره العرب به شمار می روند و بعضی انها مانند اقرع بن حابس دایی فرزدق شاعر و ابوسود بن ابی وکیع و قیس بن عاصم از صحابه رسول اسلام شدند انگونه که اصحاب تواریخ نوشته اند در غرب نجران جنوب غربی سرزمین حجاز زرتشتی شایع شده بود تا انکه خالد بن سنان عبسی اتش انها را خاموش کرد - - اثار دین زرتشتی تا کنون در قبایل عرب مانده است و تحکیم با اتش از نمونه های انست وقتی دو مرد داوری می جویند قاضی متهم را با اتش می ازماید - در زمان جاهلی اتش واسطه روحانی و مقدس بود و و انگونه که جواد علی در کتاب المفصل گفته بین عربها به خاطر تاثر از زرتشت اتش با نامهای مختلف گرامی داشته می شد نار الاستمطار نار التحالف و نار السلامه از انست

در یمن نیز امارتی دیگر از طرف ساسانیان حکومت می کرد و حکایت سیف بن ذی یزن و یاری خواستنش از حکومت مرکزی و فرستادن سپاهی ایرانی به یمن معروف است -و در ادب عربی از ان یاد کرده ند:

وخضنا البحار حتى فککنا
حمیراً من بلیةِ السودان"

فَکم لَکم من یدٍ یَزکُو الثناء بها
ونعمةٍ ذکرها باقٍ على الزمنِ
إن تفعلوها فلیست بِکرَ أَنعمکُم
ولا یدٌ کأیادیکم على الیمنِ
إذ لا تَزال خیول الفرسِ دافعةً بالضَّر
ب والطعن عن صنعا وعن عدنِ
أنتم بنو المنعمِ الُمجدی ونحن بنو
من فاز منکم بفضل الطول والمننِ

در عمان نیز فرمانداران دیگری از طرف ساسانیان کارگزار بودند
همه اینها بخشهایی از شبه جزیره را به طور مستقیم یا غیر مستقیم میگرداندند

تنها امارتی که کارگزار حکومت روم بود امارت غساسنه بود که بر عربهای بخشی از شام حکومت می کرد
بدون هیچ شکی شبه جزیره عربی (بجز بخشی از شام ) بخشی از حکومت ساسانیان بوده و بیرون دانستن نجد و حجاز از حکومت ایران ساسانی به دو علت اصلی بر میگردد که پایه و اساس این اشتباه را پی ریخته اند:
1 - عدم آشنایی شیوه حکومتی در این منطقه (این شیوه حتی تا زمان عثمانی رواج داشت )
2 - پیدایش اسلام و برخاستن عربها و جنگ با حکومت فارسی ساسانی و طرح نظریه هجوم و فتوحات و برتری جویی دو قوم از هم

بنا بر اخبار تاریخی پیش از اسلام عربها و خصوصا عربهای حجاز و مکه پیوسته به دربار حیره و کسری می رفتند و درس خواندگان عرب مانند عدی بن زید و پدرش و جدش حماد بن زید و مرقش اکبر و برادرش در حیره درس خوانده بودند در زمان پیدایش اسلام ایرانیان بسیاری در مکه و مدینه زندگی می کردند که مشهورترین انها سالم مولی ابوحذیفه و ازادمرد و هرمز فارسی و طویس مغنی و سلمان فارسی است

در روایتهای اسلامی همچنین اشاره شده که اسپهبدانی از بحرین به مدینه رفتند و مدتی در انجا گذراندند
اعشی و نابغه ذبیانی و عدی بن زید شاعران دربار ساسانی نیز بودند و نقد شعر اعشی توسط کسری در متون ادبی مشهورست

أرقتُ وَمَاهذا السهادُ المؤرقُ
ومابی من سُقْمٍ وَمابِی مُعْشَق

کثرت کلمات فارسی در شعر اعشی همواره مورد توجه بوده

و می دانیم که خسرو پرویز رسول اسلام را یکی از رعایای خود خواند و به فرماندار خود در یمن دستور داد تا رسول اسلام را به پایتخت بفرستد طبعا اگر مدینه و مکه از کشور دیگری بود چنین اندیشه ای و فرمانی صادر نمی شد

بیرون دانستن نجد و وسط عربستان دقیقا مانند انست که کویر لوت و دشت کویر را و ابادی های حاشیه انرا تحت حکم ایران ندانید

ما می دانیم که بجز فارسها اقوام دیگری نیز شامل حکومت ایران بودند و شبه جزیره انموقع صدها سال بخشی از ایران بود و بعید است بعد از پانصد سال خود را بخشی از ایران ندانند

جغرافیای سیاسی و مفهوم ایرانی بودن عربهای حجاز را می توانیم به صورت واضح در سوره روم ببینیم می دانیم که اهالی مکه و عربهای حجاز از پیروزی ایران و شکست روم خوشحال شدند

شاهدی دیگر که مورد استناد ماست اینست که حکایت رستم و شاهنامه در عصر ساسانى در بین مردم عربستان موجود و رایج بوده و حتى در صدر اسلام این داستان و داستانهاى دیگر ایرانى توسط خطیب نامی «نضربن حارث» در مکه روایت مى‏شد.

در زمان رسول اسلام مسلمانان چندین بار با حکومت روم جنگیدند و پیروزی هایی کسب کردند - اما سالها بعد و پس از قدرت گرفتن اسلام و امدن خلیفه دوم همچنان درباره رویارویی با حکومت ساسانیان دودل بودند با اینکه این دو دلی و ترس در زمان پیروزی رومیان بر ایران و ضعف و بی ثباتی ایران بود و عربها حاضر نبودند با حکومت ایران بجنگند در متون اسلامی از این وضعیت یاد شده و دلیل انرا به خاطر عظمت کسری در دل عربها دانسته اند در حالی که ان زمان عربها با حکومت روم شرقی جنگیده بودند و دربار ساسانی نیز به شدت متزلزل شده بود -

خوشحالی اهل مکه از پیروزی ایران بر روم و بعدها دو دلی عربها در جنگ با دربار ساسانی و بسیاری از علل مذکور نشان میدهد که از نگاه عربها حکومت ساسانی حکومت مرکزی محسوب می شد و به همین علت در دل انها عظمت و ابهت داشت و امدن عربها به عراق و ایران نه یک هجوم از کشور بیگانه بلکه یک طغیان و جنبش اقلیت داخلیست و برای همینست که مقابله با عربها از سوی حکومت و فارسهای ایران جدی گرفته نشد و و ایران بدون مقاومت به یکباره بدست عربها افتاد با اینکه حکومت روم در قسطنطنیه علی رغم تمام تلاشها هیچگاه در زمان عربها سقوط نکرد و هزار سال پس از اسلام بدست ترکان عثمانی فرو پاشید حتی فتوحات اسلامی در شمال افریقا در یک خط باریک ساحلی بود و هیچگاه در مقابل قدرتهای بزرگ نتوانستند پیش بروند فارسیانی که در بحرین بودند در سال نهم هجری در زمان رسول با یک نامه نخبگان خود را به مدینه فرستادند و مسلمان شدند و همچنین است درباره پارسیان یمن و عمان -

جواب خسرو پرویز به نامه رسول اسلام و گفتگوهایی که بین فرماندهان ایرانی و عربها همه حاکی اینست که ایرانیان عربها را نه با چشم یک متجاوز گر بلکه به عنوان یک اقلیت میدیدند به انها می گفتند شما عربید و گرسنه و پاپتی چگونه تاج کیانی می خواهید (توجه داشته باشیم بیشتر تاکید بر فقر انهاست وگرنه در ذهن ایرانیان است که قبلا وقتی از ظلم جمشید به ستوه امدند مرداس امیر نژاده عرب را به تخت ایران نشاندند ) ولی هیچ گاه انها را متجاوزگر و دشمن بیگانه نخوانده اند با اینکه مثلا در شاهنامه پیوسته ترکان و رومیان را متجاوز به ایران و دشمن بیگانه می خواندند

و یزدگرد پسرش بهرام را نزد قبایل عرب فرستاد تا انجا بزرگ شود طبعا ولی عهد و پسر عزیزش را به سرزمین بیگانه نمی فرستاد و مناطق عرب نشین بخشی از ایران بوده که فرزند دلبندش را در انجا می پروراند و بهرام گور به عربی شعر می سرود

أقولُ لهُ لَّما فضضتُ جموعَهُ
کأنکَ لَمْ تَسْمَعْ بصولاتِ بهرامِ

فأنی حامی ملک فارسَ کُلَّها
وما خیر مُلْکٍ لایکونُ لهُ حامِ

ملکتُ ملو کهم وقهرتُ منهم
عزیزهم المُسَوَّدَ والمَسودا

فتلک اُسودهم تقعی حذاری
وترهب من مخافتی الورودا

وکنت اذا تشاوس ملک أرض
عبأتُ له الکتائبَ والجنودا

فیعطینی المقادةَ أو أوافی
به یشکو السلاسلَ والقیودا

در تاریخ درباره یکی بودن عربها و ایران انقدر نشانه است که فقط می توان اندکی از ان را نام برد منجمله وقتی که بهرام چوبین خسرو پرویز را مغلوب کرد - حسان بن حنظله طایی اسب مشهور خود ظبیب را به او داد تا از معرکه جان ببرد

و انگاه که کار خسرو سامان یافت ناحیه خطرنیه عراق را به او داد

همچنین باید توجه داشت که در نظر دنیای قدیم ایرانیان و عربها هر دو از یک نژادند
در مروج‌الذهب و دیگر کتب آمده است ایرانیان در گذشته به زیارت کعبه در مکه می‌رفتند و بدور آن طواف می کردند.چون هنگامی که ساسان نیای اردشیر بابکان به آنجا می‌رفته بر چاه اسماعیل نیز زمزمه می‌کرده است به همین سبب آن چاه را زمزم نامیده‌اند.

شاعری در این زمینه سروده است

زمزمت الفرس علی زمزم / و ذاک فی سالفها الاقدام

شاعری ایرانی بعدها سروده است

وما زلنا نحجُ البیت قِدماً
ونُلْقَی بالأباطح آمنینا

وساسان بن بابک سار حتى
أتى البیت العتیق یطوف دینا

فطاف به، وزمزم عند بئر
لإِسماعیل تُروی الشاربینا

دو آهوی زرین و جواهر، چند شمشیر و طلای بسیار که عبدالمطلب انها را در چاه زمزم یافت هدایای ساسانیان به کعبه بود

همچنین تا چند سال پیش تکه سنگ‌های خردشده از آناهیتا (فرشته آب و پاکی ایرانیان) در کناره حوض زمزم قرار داشت، که در بازسازی جدید محوط کعبه ازمیان رفت.( بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، ص ۲۷۵)

در المعارف و المعاریف آمده است که: پارسیان بدین عقیده که روح هرمز (اهورامزدا) در کعبه حلول نموده، آنرا تقدیس می نمودند و به حج این خانه می آمدند.

به قول محمد بن احمد مَقْدِسی در «احسن التقاسیم» شمار بازرگانان، صنعتکاران و کشتی‌سازان ایرانی در کرانه‌های دریای سرخ به اندازه‌ای فراوان بوده که زبان غالب در آنجا، زبان فارسی بوده است.

ارزقی در «اخبار مکه» از گروه هیربدانی یاد می‌کند که مقیم شهر مکه بوده‌اند. یکی از آنان به نام «مهر» در آنجا خواندن و نوشتن آموزش می‌داده و کوچه‌ای در مکه به نام او کوچهٔ «مهر» نامیده می‌شده است

همه اینها نشان میدهد که تاریخ ساسانیان و ورود اسلام به ایران نیاز به نگاه و بحثهایی نو و دقیقتر دارد و جزیرة العرب انروز بخشی از ایران بود
و عربها اقلیتی ایرانی حساب می شدند و فتوحات اسلامی با همه توحش و خونریزیش در ابتدا به هیچ عنوان به عنوان یک هجوم خارجی محسوب نمی شده است - و به همین دلیلست که عربها هیچ گاه نتوانستند قدرت های غیر ایرانی را از میان بردارند و حکومت روم شرقی هزار سال پس از اسلام در مقابل مسلمانان شکست خورد"

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۲۰
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹


سؤال: نظر شما درباره خواندن نماز جماعت در حرم شریف مکه همراه با امام جماعت آن مسجد چیست؟

جواب: جایز هست و نماز را برای خودش بخواند هرچند با اخفات(بدون بلند کردن صدا)


سؤال: آیا نماز جماعتی که دور خانه کعبه برپا می شود صحیح است؟

جواب: نماز کسی که جلوتر از امام قرار دارد اشکال دارد ولی مؤمنان می توانند در نماز های جماعتی که در عصر حاضر اطراف خانه کعبه در مسجد الحرام برپا می شود شرکت کنند همراه با رعایت شروط معتبره در خواندن نماز پشت سر غیر شیعه اثنی عشری

http://www.sistani.org/arabic/qa/0438/

سؤال: آیا نماز خواندن یک فرد شیعه دوازده امامی با اقتدا به بعضی اهل سنت در حالات زیر صحیح است؟

 الف) به اقتضای تقیه
ب) به اقتضای برخی مصالح عامه مثل همدلی با ایشان برای حفظ وحدت اسلامی


جواب: نماز خواندن پشت سر ایشان جایز است ولی مأموم چاره ای ندارد جز اینکه با صدای آرام و آهسته برای خودش بخواند -اگر ممکن است- و الا در دلش بخواند و در هنگام تقیه می تواند دست بسته نماز بخواند همچنین می تواند بر چیزی که طبق فقه ما سجده بر آن صحیح نیست، سجده کند اگر نتواند جایی که سجده بر آن صحیح ست اختیار کند -که اگر بتواند، واجب است اختیار کند-

سؤال: آیا در نماز خواندن پشت سر فرد غیر دوازده امامی برای رعایت همدلی بین مسلمین، می توانیم قصد ائتمام(وصل شدن به امام ایشان) نماییم و احکام جماعت جاری می شود؟

جواب: هیچ ضرری در اقتدا نمودن به امام جماعتی که از ایشان است، وجود ندارد ولیکن احکام جماعت بر آن مترتب نمی شود


http://www.sistani.org/arabic/book/14/3596/

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۵
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹

کدامیک از حکومت ها با مفسدان اقتصادی چنین برخوردی دارند؟؟؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۶
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹

 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ إِنَّ آیَةَ الْکَذَّابِ‏ بِأَنْ یُخْبِرَکَ خَبَرَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَإِذَا سَأَلْتَهُ عَنْ حَرَامِ‏ اللَّهِ وَ حَلَالِهِ‏ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ شَیْ‏ء


الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 340 


معاویه بن وهب گوید: شنیدم از حضرت صادق علیه السّلام که میفرمود: همانا نشانه دروغگو اینست که از آسمان و زمین و مشرق و مغرب خبر میدهد (یعنی به دروغ ادعای این علوم را میکند  )

ولى آنگاه که از حرام و حلال خداوند از او بپرسى چیزى و علمی نزد او نیست که پاسخ دهد.


https://telegram.me/joinchat/CJz71T8DP-IDc6VK8eyd_Q

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۱۹
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹


إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ ﴿۱۶۶﴾ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ ﴿۱۶۷﴾

آنگاه که پیشوایان از پیروان بیزارى جویند و عذاب را مشاهده کنند و میانشان پیوندها بریده گردد (۱۶۶) و پیروان مى‏ گویند کاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه که [آنان] از ما بیزارى جستند [ما نیز] از آنان بیزارى مى ‏جستیم این گونه خداوند کارهایشان را که بر آنان مایه حسرتهاست به ایشان مى ‏نمایاند و از آتش بیرون‏ آمدنى نیستند (۱۶۷)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۲۳:۳۴
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹

بسم الله الرحمن الرّحیم


متن پیش رو، بررسی کتاب حماسه حسینی آقای مطهری است...


با اینکه آقای مطهری در زمینه فلسفه بسیار توانا بودند، ولی متأسفانه ایشان در زمینه تاریخ و حدیث مطالعاتشان کافی نبوده و با ایراد سخنانی در باب حماسه عاشورا، باب بدی را گشودند و آن این است که جهالی همچون حسن عباسی و ... برای معروف شدن، می آیند و به دستگاه امام حسین علیه السّلام خرده می گیرند و تأسف آن هنگام دو چندان می شود که از ایشان چنان بتی در نزد عوام ساخته شده طوری که سخنان ایشان گویی وحی منزل است!

کاش ایشان به همان نقد آتئیست ها و کمونیست ها همچون راسل و مارکس و ... می پرداختند و بحث مقاتل را به اهل آن واگذار می کردند چراکه تاریخ علم نقلی است و با علوم عقلی همچون فلسفه فرق دارد و نمی توان با اوهام فلسفی به آن رسید.

لازم به ذکر است که مطالب ما در نقد جناب مطهری برگرفته از تحقیقات کانال تلگرامی "عقل ستیزان" می باشد.


فهرست مطالب:

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۵
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹

یکی از بزرگان که درس شلوغی بخاطر شهریه بالایی که میپردازند دارند در عجیب ترین سخن از خود گفتند : "بدون پاسپورت رفتن به کربلا اشکال دارد "! 

بزرگوار شما که در اظهار نظر های عجیب ید طولایی دارید و حجاب را در کشور های غربی واجب نمیدانید ! این اظهار نظر عجیب ترین اظهار نظر شماست! چون پاسپورت یک قانون بین المللی است و هیچ دلیل شرعی برای ان نیست ! در ثانی با کدام ادله شرعی به این نتیجه رسیده اید که سفر بدون پاسپورت اشکال دارد ؟ 

ایا مگر غیر از این است که در هر سفر که حد ترخص بگذرد نماز شکسته است ؟ چگونه شما سفر بدون پاسپورت را فرمودید : که شکسته نیست ؟ ایا این اجتهاد مقابل نص و سنگ حکومت به سینه زدن جز مقابله با اهل بیت علیهم السلام است؟ 

شما که گفتید سرمایه میدهید "اهل سنت " شبکه بزنند و خوشحال شدید که شیعه ای به شما گفت نسبت به قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها محبت دارد ! ایا از این اجماع بزرگ خوشحال نمیشوید ؟ ایا سرمایه ای برای راحتی زوار کنار گذاشتید ؟ ایا امکاناتی را از سهم امام برای زوار فراهم کردید ؟ مغالطه های بی اساس از سوی شما تا کی ادامه دارد؟ ایا اجتهاد مقابل نص شما ، طبق ادله تقلید شما را از عدالت ساقط کرده است یا خیر ؟ ما منتظر دلیل شرعی شما برای این سخن هستیم !


منبع: کانال بت شناسی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۵ ، ۲۰:۴۸
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹

نقل است که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) گُردانی را فرستاد و بر آن ها فردی از انصار گماشت و دستور داد که از آن فرد اطاعت کنند. روزی آن فرمانده، بر افراد گردان خشم گرفت و گفت: ((مگر نه اینکه فرستاده خداوند اطاعت من را بر شما واجب کرده؟)) پاسخ دادند: ((بلی)). پس دستور داد هیزم جمع کنند و آتش بزنند و دستور داد افراد گردان به درون آتش بروند! افراد گردان از این کار امتناع کردند تا اینکه خشم فرمانده گردان فروکش کرد. وقتی این خبر به پیامبر(ص) رسید، فرمود: ((همانا اگر داخل در آتش می شدند، تا روز قیامت از آن خارج نمی شدند (یعنی روانه جهنم می شدند)؛ همانا اطاعت کردن فقط در امور معروف و پسندیده است [نه امور منکر و ناپسند] ))


دعائم الإسلام، ج‏1، ص 350


از این روایت به خوبی می توان فهمید که اگر ائمه اطهار علیهم السلام در عصر غیبت، اطاعت از مراجع را واجب کردند، اطاعت در معروف است نه منکر همانطور که پیامبر(ص) فرمود اطاعت از آن فرمانده فقط در معروف است نه منکر. از همین رو مراجع بزرگوار تقلید، تقلید و همچنین اجتهاد در ضروریات و همچنین در اصول دین را حرام و  تنها در امور اختلافی روا دانستند.


مرحوم شیخ مفید(ره) در کتاب المقنعة ص810 می نویسد: ((...اگر فقیهی موافق با ظالمان در امری که مخالف فرمان خداوند است حکمی داد، بر هیچ کس از مؤمنین یاری نمودن او جایز نیست و یاری کردن او وقتی جایز است که مطیع خداوند باشد...))


مثلاً اگر متمرجعی پیدا شد که موسیقی و شطرنج را حلال کرد یا تبری و لعن را حرام کرد، اطاعت از چنین کسی تنها دوزخ را در پی دارد.


بـا مـا هـمـراه بـاشـیـد: https://telegram.me/joinchat/CJz71T8DP-IDc6VK8eyd_Q

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۱۸:۰۳
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۰۱:۰۳
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹


یکی از خرافاتی که متاسفانه در ذهن برخی از عوام جای داده شده، پیامبر بودن ارسطو و بطلمیوس است! و همین به بت ساختن از علم فلسفه کمک کرده طوریکه اگر کسی در جامعه نقدی بر فلسفه وارد کند، توسط برخی عوام ناآگاه برچسب تحجر می خورد! و وقتی ما پیگیر منشأ چنین خرافه ای می شویم، به کتابی با نام "محبوب القلوب" که توسط یکی از شاگردان میرداماد فیلسوف به اسم محمد دیلمی لاهیجی نوشته شده است، می رسیم:


یروى أن عمرو بن العاص قدم من الإسکندریة على سیدنا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فسأله عما رأى ؟ فقال : رأیت قوما یتطلسون ویجتمعون حلقا ویذکرون رجلا یقال له أرسطو طالیس لعنه الله .
فقال صلوات الله وتسلیماته علیه وآله : مه یا عمرو ! إن أرسطو طالیس کان نبیا فجهله قومه

روایت شده است که عمروعاص(لعنة الله علیه) از اسکندریه آمد و بر پیامبر(ص) وارد شد. پیامبر(ص) از او درباره آنچه که دیده بود پرسید. عمرو گفت: ((گروهی را دیدم که حلقه زده بودند و از مردی یاد می کردند که نامش ارسطوطالیس بود که لعنت خدا بر او باد))
پس پیامبر فرمود: ((دست نگهدار ای عمرو! همانا ارسطو پیامبر بوده و قوم او او را نشناختند!))


محبوب القلوب/ ص14


گذشته از اینکه این روایت در هیچ یک از کتب ماقبل 11 هجری یافت نمی شود و ناگهان در کتاب مزبور آمده، طبق کتب تاریخی، عمروعاص بعد از اسلام آوردنش(هرچند ظاهری) تا زمان شهادت پیامبر(ص) هرگز پا به مصر نگذاشته که بخواهد گروهی را که ارسطو را لعن می کنند، ببیند!(ر.ک. الإستیعاب لإبن عبد البر(ط. دار الجیل بیروت)/ ج3، ص1186) و از همینجا می توان به کذب گویی محمد دیلمی فیلسوف پی برد!


البته نامبرده در ادامه کذب گویی را به حد اعلی رسانده و می گوید مرحوم سید بن طاووس(رحمه الله) هم در کتاب "فرج المهموم" ابرخس و بطلمیوس را نیز از انبیا می نامد در حالی که هرگز چنین چیزی در این کتاب سید بن طاووس نیست و اگر کسی آن را آورد ما به او جایزه می دهیم.


چه زیبا پیامبر(ص) می فرماید: (( إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَى‏ قَدْرِ عُقُولِهِم‏))

همانا به ما پیامبران دستور داده شده که با مردم به اندازه درک و فهمشان صحبت کنیم.


الکافی (ط - الإسلامیة)/ ج‏1، ص 23


 و این کلام شریف نبوی، تو دهانی محکمی است بر امثال لاهیجی چراکه ارسطو اگر پیامبر بود، طوری تکلّم نمی کرد تا قوم او، او را نفهمند و نشناسند و به انکارش برخیزند!


حال سؤال اساسی تر اینجاست که آیا کماکان باید منتقدان فلسفه را متحجر نامید؟ یا باید فلاسفه را مشتی شیاد دانست؟


و السّلام علی من اتبع الهدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۳
🌹🌹🌹حـــــق جـــــو 🌹🌹🌹